تقریبا در همه مناطق ایران کم و بیش هنر فالی بافی از سالیان گذشته انجام شده و هم اکنون هم هستند قالی بافان زبردستی که همچنان فرش بافی کار اصلیشان است . در این تارنما به مشخصات طرح ونقش و نوع فرشهای مناطق مختلف ایران میپردازیم
فرش فارس
شهدخت رحيم پور
سرزمين فارس جغرافيای وسيعی ست که به مرکزيت شيراز قدمتی کهن در بافته ها دارد. درباره فرش فارس بسيار سخن گفته شده است. اما همه فرش فارس محدود به ايل قشقايی نمی شود. در نظر داشته باشيم که سيروس پرهام با تلاشی بيست ساله در جلد دوم دستبافته های روستايی و عشايری بيان می کنند که بسيار سخن ناگفته مانده است. اين امر حقيقتی ست که مردمان فارس و آنان که با فرش پيوند دارند و کتاب ايشان را مطالعه نموده اند بر آن صحه می گذارند.
در درازناي تاريخ مردمانی که قبل از ساکن شدن قشقايی ها در فارس در اين ديار می زيسته اند پارسيانی بوده اند که با بافت فرش آشنا و پيوندی عميق داشته اند و در کنار يافته های باستانشناسی و معماری کهن اين ديار می توان از بافته ها و ادامه سنت های بافت در بينشان، تاکيد بر کهن بودن فرهنگ فرشبافی داشت. پس از آن زنان ايل قشقايی در کنار ظرافت هايی که در بافت داشته اند و توانايی ايشان در الگو قرار دادن هنری که در سير کوچ خود آنرا غنی تر نموده اند، در فارس و تبادل با اين مردمان توانسته اند زيبايی خاصی را خلق کنند که بر فرش های اين جغرافيای کهن ديده می شود.
هانگلدين معتقد است که در امر مربوط به تجارت قالي آنچه بنام قالی شيراز نام برده می شود تمام محصول ناحيه فارس (جنوب غربی ايران) در نظر گرفته ميشود.
در کنار قالی های قشقايی در اين ديار از قالی هاي خمسه و دست بافته های روستاهای اطراف نام برده می شود. هر چند تنوع جمعيتی که اين قالی ها را می بافند متفاوت است اما، بطور کلی ويژگی های مشترکی مانند سبک هندسي در طراحی، ترنج های پيوسته سه تايی و شش تايی بدون لچک در متن فرش، حاشيه سه يا هفت تايی و بافتی متوسط برای اين بافته ها معرفی می شود. در کنار رنگ های درخشان ديده شده در اين دست بافته ها، البته هر چند اين امر در مورد تمام بافندگان کليت ندارد ديده می شود.
اين مهم را بايد در نظر داشت که، نوع گره های مورد استفاده در اين ديار چون ديگر نقاط ايران همان دو نوع گره متقارن و نامتقارن است. هر چند گره فارسی در اين منطقه بيشتر کاربرد دارد.
از طرفي ابزار و دار مورد استفاده در اين منطقه به دليل خاصيت کوچرو بودن زندگی عشاير دارهای زمينی بوده است و مانند ديگر بافندگان عشاير به علت نحوه ی زندگی ابزار اين بافندگان مطابق با شيوه ی زندگی شان بوده است. هر چند بر روی همين دارهای افقي نقوشی بس زيبا، هنرمندانه خلق شده اند.
گاه به اشتباه فرش فارس را با نقوش ساده گبه يکسان می پندارند. در دوره ای از تاريخ فرش فارس، بافت گبه که مهمترين دستبافه عشاير فارس معرفی می شوند آنقدر رواج يافته که نقوش موجود در دستبافته ها و پيوستگی تاريخی اجرای طرح ها بر گبه کمتر ديده می شود و اينجاست که دقت به اين امر که همه بافته های فارس محدود به گبه نمی شود يک ضرورت است.
رواج گبه بافی با بازار شناسی مناسب و تمايل توليد کنندگان به پاسخ نياز بازار بر آن شد که سادگی در فضاهای رنگی به چای نقش جاي گيرد. بطوريکه گاهی تنها با دو يا سه رنگ سطوحی از رنگ ايجاد شدند که در کنار دارا بودن خاصيت جذابيت بصری از نقوش به ندرت استفاده شده است. هر چند گبه پيش از اين بافته می شده است اما در مقايسه با ساير دست بافته ها بافته ای نازل محسوب می شده است.
طرح های بافندگان فرش فارس هر چند به صورت مکتوب وجود ندارد اما يک طرح و موتيف فرش گاه در مکان های متعددی بافته شده که علاوه بر ناشي بودن از حرکت و ييلاق و قشلاق اين بافندگان، پيوسته از دستور برای نقشه خواني استفاده می نموده اند. تصور نادرست اين مبحث که سادگی ابزار بافت در فارس باعث استفاده نکردن از نقشه است در جای خود نياز به بحث دارد. ابزار بافندگان فارس چون ساير بافندگان از دفتين، قيچی و به جای قلاب که در بافت قالی بر روی دارهای عمودي استفاده می شود از چاقو استفاده می کنند.
فراوانی و پراکندگی ايلات درسطح استان فارس مشکل عمده ی تشخيص محل دست بافته ها است.
منابع
مطالعات ميدانی.
هانگلدمن، آرمن (1375)، قالی های ايرانی، ترجمه اصغر کريمی، يساولی، تهران.
پرهام، سيروس(1371)، دستبافته های عشايری و روستايی فارس، جلد اول و دوم، اميرکبير، تهران
قالی هریس
قالی هریس گونهای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می شده است. قالی هریس اثر خطوط شکسته ورنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا میکند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی و یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین میشود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود میکند
قابلیتهای فرش هریس
قابلیتهای قالی آذربایجان تنها به قالیهای نفیس تبریز و تابلوبافی سردرود و یا نقش ماهی خوی و یا … نیست، بلکه قالیهای درشت بافت مناطقی نظیر هریس مهربان خوانمرودو مهرام و هیق خود داری اعتبار و جایگاه جهانیست. این نوشتار که حاصل تحقیقات میدانی و مطالعه کتب مرتبط و همچنین پرداختن به مقوله ریشه یابی نقوش از لحاظ اسطوره و زیباشناسی و رنگرزی گیاهی منطقه و همخوانی دکوراسیون غربی با قالی هریس است که امروزه در اروپا و امریکا برای تزئین خانه ها و مراکز فرهنگی هنری…، مورداستفاده و بررسی قرار میگیرد. این قالی به نا به استفاده پشم گوسفندی در بافت برای بدن انسان مفید است برای گرم نگه داشتن و بیماری هایی چون رماتیسم.
رنگ فرش هریس
پوشش گیاهی هر منطقه تعیین کننده نوع رنگینههای قالیهای آن منطقهاست. در قالیهای هریس رنگهای تیره و تلخ با هارمونی خاصی به کار میروند از قبیل: سرمه ایی تیره، قهوه ایی سیر، قرمز روناسی، مسی، سبز تیره وبنفش زردو ابی… که همان طور که گفته شد از رنگینههای گیاهی اطراف بدست میآیند که عبارتند از: روناس، ذلیر، تولوخ کولی، پوست پیاز، قره چوپ (چوب سیاه)، نیل کلکته، دوه قولاغی (گوش شتر) ریشه اشگون که در رنگرزی سنتی رایج است. همچنین برای دندانه دادن از سنگ قیناخ، زاج سفید، اکسید آهن و دوغ استفاده میکنند. لازم به ذکر است، دوغ فقط با روناس به کار میرود.
ذلیر: ساری بیان(sary Bayan) یا ساری چیچک (گل زرد) اسمهای محلی گیاهیست که به اندازه تقریباً نیم متر رشد میکند. دارای برگهای ریز و گلهای ریز زرد رنگ میباشد. اگر قطع شود از محل قطع شده مایع سفید رنگی مانند شیر بیرون میآید که مزه تلخی دارد. از ساقه و برگ و گل این گیاه برای رنگرزی استفاده میشود و از آن زرد خوشرنگی بدست میآید که در برابر نور و شستوشو و سایش دارای مقاومت وثبات رنگی است. تولوخ کولی: یک نوع گیاه رنگزا با گلهای آبی رنگ که از ریشه آن برای رنگرزی استفاده میشود. بعد از ساییدن یا آسیاب کردن، همواره با نخها در آب میجوشانند که رنگ قهوه ایی زیبایی بدست میدهد. پوست پیاز: در اطراف هریس با روشهای خاصی از آن رنگ مشکی تهیه میکنند. قره چوپ (چوب سیاه): گیاهی شبیه روناس ولی کوچکتر از آن است. ریشه آن قرمز مایل به مشکی است و برای گرفتن رنگ مشکی استفاده میشود. نیل کلکته: این رنگ از هندوستان وارد میشود و برای بدست آوردن بهترین و با ثبات ترین رنگ آبی بکار میرود. لازم به توضیح است که رنگرزی با نیل کلکته با کشمش صورت میگیرد. دوه قولاغی (گوش شتر):اسم محلی گیاهی است ورنگ شتری روشن ازآن استخراج میشود.
فرهنگ و هنر اذربایجان آمیخته بافرش هریس
قالی هر منطقه با توجه به شرایط جعرافیایی، اقلیمی و فرهنگی ویژه محل بافته میشود. هم چنان که قرارگرفتن انسان در عوامل زیستی خاصی مانند آب و هوا، فرهنگ وتمدن… روحیه او رامیسازد، بردستاوردهای انسانی هم موثر است. با توجه به این موضوع شناخت محیط زیست و فرهنگ مردمان هر منطقه راهگشای مهمیست بر شناخت دستاوردهای صنعتی سنتی هم چون قالی (فرش هریس گفته میشود اولین قالی دنیا بوده است) و سایر تولیدات آن منطقهاست. با اندکی تامل میتوان دریافت که طولانی بودن سرما در هریس از دلایل مهم گرایش اهالی منطقه به قالی بافیست و همچنین درشت بافت بودن و یا پرگوشت چیدن قالی نیز به خاطر استفاده از یک زیر انداز گرم کنندهاست. کاربرد خطوط هندسی و شکسته در طرحها نیز ناشی از باورها و محیط کوهستانی زندگی در این مناطق است. اساطیر و پوشش گیاهی خاص منطقه که سازگاری با سرمای هریس نیز دارد. الهام بخش اصلی طراحان و بافندگان میباشد. طراح یا بافنده قالی هریس با ترسیم و بافت شکل گیاهان منطقه بصورت آگاهانه یا ناخودآگاه این نقوش گیاهی را استلیزه کرده و با مکنونات قلبی و اساطیر و باورهای خود آمیخته و بر تار و پود قالی آورده که از این طریق همت، هوشیاری و آراستگی ظاهر و باطن وتاریخ وتمدن خود را به بیننده این قالی نشان دهد.
باور ها در باره فرش هریس
برخلاف نظر سیسیل ادواردز که نوشتهاند یکی از تجار مشهور تبریزی یک طرح معمولی گردان لچک ترنجی را به هریس برده و بافندگان آن را تبدیل به خطوط شکسته کردهاند ولی من چنین تصوری ندارم زیرا چنانچه نظر ایشان درست باشد، اینک باید در تمام مناطق آذربایجان طرحهایی با این اسلوب بافته شود چنانچه حتی در مواردی روستا های همجوار هریس که با یک فرهنگ و تمدن مشترک زندگی میکنند بافنده فرش هریس نیستند با اینکه همه خود رامردم یک منطقه به نام قره داغ می دانند، ولی انحصاری بودن این نوع نقش و رنگ در هریس، خود دلیلی بر رد نظر ایشان است. ولی تاثیر پذیریهایی نیز در مواردی خاص امکان پذیر است. جالب است به خاطره ایی از آقای ادواردز اشاره کنم که خود دلیلی بر ذوق سرشار مردمان هریس است: چند سال قبل هنگام بازدید از یکی از روستاهای هریس یک تخته قالی غیر معمولی با طرحی زیبا بر یکی از دارهای قالی بافی نظرم را جلب کرد. از بافنده تقاضا کردم نقشه آن را به من نشان دهد. وی با حجب فراوان از جعبهای که در گوشه کارگاه بود دستمالی مربع نظیر دستمالهایی که در منچستر برای صدور به کشورهای مشرق زمین تهیه میکنند بیرون آورد. حاشیه آن از گل و بوته تشکیل گردیده بود با ترنجی از گل و لچکهایی که در گوشه قرار داشت. در این نقوش، دو رنگ سفید و قرمز بکار رفته بود. زن قالیباف با این سرمشق (الگوی نامناسب)، قالی قابل تحسین و کاملی در چندین رنگ مختلف بافته بود. طرح لچک ترنجی کاملاً صحیح و با فواصل مناسب در این قالی ظاهر گردیده بود، ولی باز کلیه خطوط طرح به شکل شکسته بکار رفته بود. (کتاب قالی ایران)
طرح ونقشه های فرش هریس
طرحهای رایج منطقه عبارتند از: تاجری / صبوری / رزگل / حیاط گل / صمدخان / غلط نقشه (هرنوع طرحی که برای اولین بار ارائه شود و متداول بازار نباشد، اصطلاحاً غلط نقشه بکار میرود)/ چلنگری و افشان و … وغیره که شاید هیچکدام درست نباشد جون همه این طرح ونقشهها برکرفته از ذهن و خیال الهام گرفته از طبیعت بسیار زیبای اذربایجان جنوبی و منطقه هریس که قره داغ(رشته کوههای قفقاز) نیز گفته میشودهست واین قالیها درمناطق ذکر شده از روی نقشه بافته نمیشود و به صورت ارایه ذهنی یعنی حفظ والهام گرفته از گغتهها وطبیعت که ذهن بافت سینه به سینه نقش بسته هست بافته میشود. امروز حدود۲۰ سال هست بافندگان هریس یک مهارت خاص نیز در بافت از روی نقشه دارند که نظیر آن تنها در مرکز قالی بافی اوشاک (بچه) واقع در ترکیه قابل مشاهدهاست. در این دو منطقه طرحهایی را که بر روی کاغذهای شطرنجی کشیده میشود و یا استاد کاری نقشه را میخواند. برای این منظور یک تکه چلوار را به وسیله سنجاق به دیوار مقابل نصب میکنند و با نگاه کردن گاهگاه به آن میتوانند قالی را به هر قطعی که سفارش میدهند ببافند این خود مهارتی شگفت انگیز است، مهارتی غریزی و حسی که در اصطلاح محلی (چشنی) نامیده میشوند. (به این مورد هم در کتاب قالی ایران و هم در مجله HALI 1993 اشاره شدهاست). یکی از طرحهای قالی هریس نگارههای هندسی لچک و ترنج با حاشیه معروف به سماوری است که گونههایی به نامهای داش خاتون / ترنجی کف ساده / حاج عظیمی / ترنجی لوزی/صمد خانی و تاجری از انواع آن است. به نقشههای قالی هریس گوروان و مهرام و مهربان نیز میگویند. در برخی از روستاهای هریس نقشه دیگری به نام (قراجه) بافته میشود. طرح ترنج در ناحیه هریس، کمتر یک پوده و بیشتر دو پوده به شیوه درشت بافت با گره ترکی که به هنگام پرداخت پرز آن را بلند میچینند و قالی پرگوشت و ضخیمی به دست میدهند.
اندازه های فرش هریس
اندازههای: ۵/۱×۱، ۴×۳، ۲×۲، ۵/۲×۵/۳، ۳×۲ ۳*۳ متر با رجشماره ۱۵ تا ۳۰ به بالا معمولاً رواج دارد. در بخش مرکزی هریس قالیهایی با رجشمار ۴۰ به بالا نیز بافته میشود. اکثر بافندگان این ناحیه را بانوان تشکیل میدهند. در تاریخ قالیبافی هریس مشهور است که دختران قبل از اینکه به خانه بخت روند، قالیبافی را در خانه پدری یاد گرفته و با طرحها و خلاقیت ذهنی خود آفریننده نقشهای بدیعی شده و حاصل دستباف خود را که نشانگر ذوق و هنرمندی و فرهنگ ادب تمدن و مدنیت ازدورههای گذشته و محل این منطقهاست، به عنوان جهیزیه به خانه بخت میبرند. با توجه به موارد ذکر شده اکثر بافندگان این منطقه ذهن باف بوده و طرحها و رنگها را سینه به سینه به هم انتقال دادهاند. ریشه یابی نقوش از لحاظ اسطوره و زیباشناسی ریشه و بنیان این امر سنتی راباید در دوران تاریخ و تمدن بشری که حدوداً به ۷۰۰۰هفت هزار سال میرسد جستجو کرد. نقوش قالی نیز از این قاعده مستثنا نیست، این نقوش هم از اساطیر(اسطوره دَدَه قورقود / َاصلی و کَرَم قیر ات بز ات قره داغ ) و هم پوشش گیاهی مناطق الهام میگیرد. به همین خاطر چنانچه تشابهاتی در نقوش قالیهای مناطق دیده میشود سبب این نیست که فردی طرحی را برداشته و در تک تک مناطق گردانده بلکه اگر اساطیر و طبیعت مناطق را سرچشمه طراحی قالی بدانیم، وجه اشتراک بین این طرحها را در مییابیم، علاوه بر این تاثیرات، باورهای قومی و دینی، محیط زیست، ابزارهای زندگی، حیوانات و پرندگان این نواحی نیز در شکل گیری طرحهای مناطق نقش مهمی ایفا کردهاند. پس اگر به گفته هربرت ریت تقسیمات هنری بپردازیم نقش و رنگ قالی هریس جزء هنرهای بَدوی محسوب میشود چون در آنها جسارت، صمیمیت، صداقت، که خاص هنر بومیست مشاهده میشود و اگر با قالیهای شهری مقایسه کنیم پیشرفت طرحهای جدید و بالا بودن رجشمار، نقوش دیگر شکسته گی خود را از دست دادهاند و چرخشها و گلها و همچنین رعایت فواصل چرخشها و گلها و رنگ آمیزیهای با احتیاط تر انجام شدهاست. از لحاظ پزشکی و راهتی جسم و جان که مردمان این منطقه در شرایط طاقت فرسا طلاش وکوشش میکنند ودر حال استراحت بیشترین مطلوبیت را به دلیل کلفت بودن و مطفاوت بودن رنگ وشکل وظاهر ونرم بودن را دارا میباشد که به این دلیل نیز مشهور بوده هست.
از لحاظ هارمونی رنگی
در قالیهای هریس میتوان هم کنتراست از حیث تیره و روشن اشاره کرد و هم کنتراست از حیث ریتمهای متنوع رنگی و هم چنین کنتراست در نقشهای ریز و درشت از مواردیست که میتواند در آنها به طور مشروح سخن راند. به نظر استاد طباطبایی هنرمند نقاش تبریزی ؛ به لحاظ تزئینات، قالی هریس در جایگاه مخصوصی قرار دارد و استفاده از رنگهای خاص و جسارت در انتخابات طرح نقوش، از مواردیست که نیاز به اندیشه زیاد دارد. رنگهای خالص سفید، قرمز، سرمه ایی وسبزو ابی … کاملاً تجریدی (انتزاعی) هستند و به طور رمز گونه ایی از طبیعت الهام گرفتهاند و با درون مایه خود بافندگان منطقه در آمیخته و چنین آثاری به وجود آمدهاند، کلاً هنرمند چیزهایی از جهان بیرونی را موضوع کار خود قرار میدهد که بتواند از درون خود پاسخی به آن بدهد که همانا شکلهای انتزاعی بوجود می اورد.